از زمان شروع اعتراضات، سفارت سوئیس بارها با مقامات ایرانی وارد بحث شده است. سوئیس همچنین از قدرت حافظ منافع بودن برای ایالات متحده استفاده می کند. این قدرت و نقش سوئیس اغلب به عنوان “پستچی” کم اهمیت جلوه داده می شود. با این حال عملکرد بسیار مهم است. ۴۰ سال پیش، دقیقا پس از انقلاب ایران، آمریکا این مأموریت را به ما سپرد.
ما از یک طرف یک کانال محرمانه را فراهم می کنیم تا دو کشور متخاصم که هیچ روابط دیپلماتیکی ندارند همچنان بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. در چنین منطقه ناپایداری، این می تواند برای جلوگیری از وخیم شدن شرایط بسیار مهم باشد. از سوی دیگر، ما برای شهروندان آمریکایی در ایران خدمات کنسولی ارائه می کنیم. اگر یک شهروند آمریکایی بازداشت شد، ما وارد عمل میشویم و تلاشمان را می کنیم می که شخص در یک زمان مشخص به کشورش بازگردد.
دقیقا. وقتی نوبت به ایران و آمریکا میرسد، همه چیز بلافاصله جنبه سیاسی پیدا میکند. اما آنچه برای من مهم است این است که اغلب گفته می شود که نقش سوئیس خدمت برای ایران است. این اشتباه است: ماموریت از ایالات متحده آمریکا می آید.
ما پیام ها را در یک پاکت نامه منتقل نمی کنیم، بنابراین ما حامل نامه کلاسیک نیستیم. انتقال پیام معمولاً به صورت شفاهی انجام می شود. ما مستقیماً با وزارت خارجه (ایران) یا یک دفتر رسمی دیگر در ایران صحبت می کنیم. ما از یک طرف پیام واشنگتن را منتقل می کنیم، اما از طرف دیگر آن را از دیدگاه خود سوئیس نیز طبقه بندی می کنیم. این بسیار مهم است و به تنش زدایی (بین دو کشور) کمک می کند.
نه. ما کاملاً واضح می گوییم: این پیام ایالات متحده است و این طبقه بندی ما. ایرانیها خط مستقیمی با آمریکا ندارند، بنابراین نمیتوانند در مورد آن بپرسند. به همین دلیل است که ما برای انجام این کار به تماس ها و اعتماد بسیار خوبی از هر دو طرف وابسته هستیم. برای حفظ این گفتوگو، باید مراقب انتقاد عمومی یا اتخاذ تحریمها باشیم.
با این حال، در مقایسه با ایالات متحده، اینها از نظر گستره متوسط هستند. با عربستان سعودی، عمدتاً در مورد مسائل ویزا همکاری می کنیم. این با کاری که ما برای ایالات متحده انجام می دهیم قابل مقایسه نیست.
ما سال ها گفت وگوی حقوق بشری با ایران را حفظ کرده ایم. ایرانی ها به خوبی می دانند که ما رفتاری که با تظاهرکنندگان می شود را قبول نداریم. ما بارها کاردار ایران در برن را احضار کردهایم و سفارت ما از جمله این هفته در وزارت امور خارجه مداخله کرده است. ما مشخصا گفته ایم که اعدام ها غیرقابل قبول است و باید فوراً متوقف شود.
برخلاف اوکراین، بی طرفی تحت تأثیر اعتراضات در ایران قرار نمی گیرد، زیرا این یک جنگ نیست. اما بی طرفی به معنای بی تفاوتی نیست. سوئیس همیشه موضع بسیار روشنی داشته است. اما این سوال پیش میآید: انتقاد را بهطور عمومی یا بهتر بگوییم دوجانبه به چه شکلی مطرح میکنید؟
میشود همیشه گفت: توییت ها خیلی کم هستند. اما قطعا در این زمینه فعال هستیم. اندکی پس از مرگ مهسا امینی، عامل اعتراضات در ایران، ایگنازیو کاسیس، رئیس دولت فدرال، با ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران در نیویورک دیدار کرد. کاسیس به طور مستقیم به این موضوع پرداخت و همچنین این موضوع را توییت کرد. بنابراین ما جزو اولین کسانی بودیم که علناً صحبت کردیم.
همیشه باید بسنجید که کدام روش ارتباطی را انتخاب می کنید. هنگامی که وظیفه مهمی مانند نقش حافظ منافع بودن را بر عهده می گیرید، باید بیشتر مراقب باشید. اما این مانع ما نمی شود که موضع روشنی بگیریم و آنچه در ایران اتفاق می افتد را محکوم کنیم.
پارلمان سوئیس در قانون متعهد به ایجاد صلح است و این در قانون اساسی نیز آمده است. اگر کسی میخواهد سوئیس به خدمات خوب خود ادامه دهد، باید بتواند تحمل کند که سوئیس کمی محتاطتر باشد و به دنبال تماس با همه طرفها باشد.
ارسال چنین نامه های استاندارد در روزهای ملی همه کشورها بخشی از احترام دیپلماتیک است.
ما قبلاً یک رشته تحریمی چشمگیر را اجرا کرده ایم. ما تمام تحریم های سازمان ملل در سال ۲۰۰۷ را که به عنوان یک عضو الزامی است، پذیرفته ایم، اما در بیشتر موارد در تحریم های اتحادیه اروپا نیز مشارکت داریم. چند صد نفر را هم تحریم مسافرتی و مالی کرده ایم. ما اصلا در حاشیه نیستیم. مهمترین تحریم، فشار آمریکاست. هر شرکتی در سراسر جهان که با ایران همکاری می کند تحریم می شود. این امر به ویژه بر بخش مالی تأثیر می گذارد. بانکهای ما حتی «بیش از حد مطابقت میکنند» و تحریمهای سختتری را نسبت به قوانین سوئیس اعمال میکنند.
به این می گویند تحریم های ثانوی. ایالات متحده در سال های اخیر این ابزار را بیشتر از همیشه به کمال رسانده است. سوئیس اغلب متهم است که به دلایل اقتصادی در برخی تحریمهای ایران شرکت نکرده است. من به وضوح مخالف این اظهارات هستم: ایران یک شریک تجاری بیاهمیت برای سوئیس است.
ما با آن تحریمهایی که میتواند گفتگوی باز و انتقادی ما با مقامات را به خطر بیندازد، همراهی نمیکنیم. به عنوان مثال، زمانی که من در ایران بودم، سوئیس از تحریم اتحادیه اروپا علیه بانک مرکزی حمایت نکرد. در حال حاضر، برای سوئیس واضح است: ما وزیر امور خارجه (ایران) را به عنوان مثال در لیست تحریم قرار نمی دهیم، زیرا دسترسی به او برای فعالیت های میانجیگری ما مهم است.
تصویب تحریم های اتحادیه اروپا توسط شورای فدرال به صورت موردی تصمیم گیری می شود. لیست تحریم های اتحادیه اروپا و ایالات متحده نیز یکسان نیست.
یک بار هیئت دیپلماتیک را به مسجد او دعوت کردند. او در ظاهر بسیار متواضع به نظر می رسد، اما من خیلی دور بودم که بتوانم او را قضاوت کنم. زمانی که یوهان اشنایدر-آمان در آن زمان رئیس دولت فدرال سوئیس بود، در یک سفر دولتی به تهران با او ملاقات کرد. تماس با رئیس جمهورها بیشتر است، در حال حاضر ابراهیم رئیسی است. اما عمدتاً با وزارت خارجه سروکار داریم. وقتی صحبت از گفتگوی حقوق بشر می شود، همچنین با وزارت دادگستری.
این یکی از راه های نگاه کردن به آن است. اما ایران در مورد جایگاه و شهرت بین المللی اش نیز بسیار حساس است. ما قبلاً توانستهایم چیزهایی را انجام دهیم: به لطف مداخله ما، برای مثال، احکام اعدام علیه کودکان زیر سن قانونی اجرا نشد.
موافق نیستیم. در درازمدت وارد گفتوگو با افراد مسئول مؤثرتر از ارسال توئیتهایی است که در آن فرد از شرایط خشمگین است.
سوال همیشه یکسان است: چه چیزی بیشتر به این امر کمک می کند: اگر کشورها را کنار بگذارید یا آنها را شامل کنید؟ نظام چندجانبه ما تلاش میکند تا با همگان در گفتوگو بماند و هدف آن حرکت رو به جلو است.
Photo: Sonntagszeitung